loading...
سرکان در انتظار فرج(عج)
abas بازدید : 17 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

در دعای زیبای ندبه، یکی از کنیه‌هایی که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) را با آن می خوانیم کنیه «اباصالح» است و در لغت این لقب «پدر صالح» معنا می شود.

یکی از سۆالاتی که پیرامون امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) به ذهن می رسد این است که آیا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) فرزندی به نام صالح دارند که او را «اباصالح» می خوانیم و یا دلیل دیگری برای دادن این کنیه به حضرت وجود دارد؟

معنای لغوی «اباصالح»

کلمه "اب" در لغت عرب به معنای پدر آمده است. بدین جهت برخی از مردم تصور می کنند که عبارت اباصالح در حالت ترکیبی باید به معنای پدر صالح باشد تا معنی و مفهوم جمله صحیح گردد.

برای رفع این شبهه برخی از مۆمنین هم در مقام جواب برآمده و چنین اظهار داشته اند که: چون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) با تشکیل زندگی خانوادگی، فرزندی به نام صالح دارند، بدین جهت او را با کنیه اباصالح می خوانیم. به نظر می رسد که اینگونه جواب ها از حقیقت پرده برنمی دارد، چون راهی برای درک چگونگی زندگی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) و پی بردن به این موضوع که آیا آن حضرت به طور یقین فرزندی به نام صالح دارند یا نه، وجود ندارد.

این سخن صحیح نمی باشد زیرا:

اوّلا: با جستجو و تفحّص در میان کنیه های نقل شده برای حضرت مهدی (علیه السلام) در کتابهای معتبر، چنین کنیه ای نقل نشده است، بلکه به نظر میرسد این کنیه بر اثر کثرت استعمال در میان مردم، معروف شده است، و در بعضی از مجلاّت و کتابها که در پاسخ از این سۆال مطالبی گفته شده است، بیشتر جنبه های ذوقی و استحسانی، با احتمالاتی بدون ذکر سند و دلیل در نظر گرفته شده است، مثلا: گفته شده است که این کنیه ممکن است از آیه شریفه (وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنم بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَْرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصّـالحُونَ) گرفته شده باشد.

و یا می گویند: چه مانعی دارد که ما به آن حضرت بگوئیم أبا صالح یعنی پدر تمام نیکی ها و خوبی ها؟

وممکن است برخی استدلال کنند به احادیثی که در آنها واژه أبا صالح و صالح بکار رفته است.

مرحوم مجلسی (رحمه الله) نیز در این رابطه داستانی در بحار الأنوار نقل کرده است،، در حالیکه با رجوع به آن احادیث و دقّت در آنها معلوم میگردد، صالح یا أبا صالح نام جنّی است که مأموریت دارد تا اشخاص گمشده را هدایت و راهنمایی کند.

در کتاب من لا یحضره الفقیه چنین آمده است: «امام صادق(علیه السلام)فرمود: هرگاه راه را گم كردى صدا بزن یا صالح! یا بگو: یا أبا صالح راه را به ما نشان دهید، خداوند شما را رحمت كند».

ممکن است کنیه ابا صالح بدین جهت باشد که امام زمان (علیه السلام) پدر و مجری اصلاح جامعه است، یعنی او تنها کسی است که به اذن خدا جامعه بشری را اصلاح خواهد نمود

امّا مرحوم مجلسی (رحمه الله) در حکایات و داستانهای اشخاصی که امام زمان (علیه السلام) را دیده اند «قضیه اى را از پدرش نقل میكند و او نیز از شخصى بنام امیر اسحاق استرآبادى كه چهل مرتبه با پاى پیاده به حجّ مشرّف شده بود نقل میكند كه در یكى از سفرهایش قافله را گم كرد و متحیّر با حالت عطش و بی آبى مانده بود، سپس صدا زد یا صالح یا أبا صالح ما را راهنمایى بفرما، ناگاه شخص سوارهاى را از دور دید كه آمد و او را راهنمایى كرد و به قافله اش رساند، وى میگوید: پس از آن قضیّه من متوجه شدم كه او حضرت مهدى(علیه السلام) بوده است.»

روشن است که این قضیه ارزش علمی و استدلالی ندارد، و صرفاً داستانی بیش نیست، زیرا معلوم نیست که شخص مورد نظر واقعاً امام (علیه السلام) را دیده باشد.

ثانیاً: با توجّه به معانی مختلف کلمه «أب» در لغت عرب که تنها به معنای پدر نیست، بلکه به معنای صاحب و غیر آن نیز آمده است، و همچنین در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) آمده است که فرمود: «من و على پدران این امتیم»، می توان استفاده نمود که مقصود از این کنیه معنای پدرِ فرزندی به نام صالح نیست، بلکه أبا صالح یعنی کسی که افراد صالح و شایسته در اختیار دارد.

یا ابا صالح المهدی

و نیز ممکن است کنیه ابا صالح بدین جهت باشد که امام زمان (علیه السلام) پدر و مجری اصلاح جامعه است، یعنی او تنها کسی است که به اذن خدا جامعه بشری را اصلاح خواهد نمود.

القاب و صفات و کنیه هایی که برای پیامبر اسلام و اهل بیت آن حضرت در روایات و دعاها به کار رفته است هر کدام معنی و مورد خاصی دارند، مثلا کلمه «امین» که یکی از القاب معروف پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) است به طور یقین به خاطر امانتداری و امین اسرار و اموال مردم بودن به آن حضرت گفته شده است. هدف از به کار بردن کنیه «اب» و «ام» برای افراد، اثبات پدر یا مادر بودن آن اشخاص است نسبت به مضاف الیه شان، مانند ابوالحسن (پدر حسن)، ابو جعفر (پدر جعفر)، ام داوود (مادر داوود)، لکن از نظر لغت عرب این طور نیست که کلمات یاد شده (اب و ام) همیشه به معنای پدر و مادر باشد، بلکه گاهی به معنای صاحب و مالک و کنه و اساس شی ء می باشد مانند: ابوالفضل، ابوتراب، ام القری، ام الفساد و امثال آن که به طور یقین هیچ کدام آنها در معنای پدر و مادر به کار نرفته است. چون حضرت ابوالفضل (علیه السلام) پسری به نام فضل نداشته است که ابوالفضل - در این مورد - به معنای پدر فضل باشد. امیرالمومنین (علیه السلام) نیز فرزندی به نام تراب نداشته است که آن حضرت پدر تراب باشد و همچنین است کلمه ام القری که کنیه معروف شهر مکه است، چرا که شهر مکه فرزندی نداشته است که مادر آن باشد.

بنابراین با عنایت به مطالب فوق و احتمالات متعدّد، نمی توان از این کنیه بر ازدواج و داشتن فرزند برای آن حضرت استفاده کرد.

مرحوم مجلسی (رحمه الله) نیز در این رابطه داستانی در بحار الأنوار نقل کرده است،، در حالیکه با رجوع به آن احادیث و دقّت در آنها معلوم میگردد، صالح یا أبا صالح نام جنّی است که مأموریت دارد تا اشخاص گمشده را هدایت و راهنمایی کند

امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را چه وقت «اباصالح» بخوانیم؟

شکی نیست که وقتی با خداوند متعال مناجات می کنیم و نیازها و احتیاجات خود را به محضر مقدسش عرضه می داریم همسو و متناسب با نیازمان نام ها و صفات مقدس او را بر زبان می آوریم. مثلا در مقام طلب مغفرت از ساحت مقدس خداوند متعال او را «یا غفار» و در مقام طلب نمودن روزی حلال و فراوان با کلمه «یا رزاق»، و در مقام درخواست ثبات قدم و استوار و پایدار ماندن در راه حق او را با جمله یا «مقلب القلوب و الابصار» و امثال آن می خوانیم.

بنابراین برای اجابت دعا و قبولی مناجات با خداوند متعال، راه و رمز و اوقات و ساعات خاصی وجود دارد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) و اهل بیت آن حضرت آنها را در میان احادیث و روایات معتبر به ما تعلیم فرموده اند به گونه ای که حتی دعای صبح و شام و دعای اول و آخر هفته و ماه و سال و چند و چون آن را هم یاد داده اند حال باید دید که دعای معروف گم شدگان در صحرا و بیابان را که در روایات آمده است و همچنین کنیه معروف اباصالح (عجل الله تعالی فرجه) را در کجا و چه وقت باید خواند؟

از امام باقر (علیه السلام) و همچنین از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده اند که فرمود: «اذا ضللت فی الطریق فناد «یا صالح» او «یا ابا صالح» ارشدنا الی الطریق رحمکم الله» «اگر در دشت و صحرا از جاده منحرف شده و راه گم کردید پس «صالح» و یا «اباصالح» را صدا کن و بگو: «ای صالح» و یا بگو «ای اباصالح» ما را دریابید و راه را بر ما نشان دهید، خداوند شما را رحمت فرماید.» ( محدث نوری، نجم الثاقب، ص 405، انتشارات مسجد جمکران.)

و روی همین اساس است که علمای ربانی و مۆمنین پیرو اهل بیت (علیهم السلام) در جلسات و اجتماعات معنوی و پر شورشان، آن هم نه فقط در حال گم شدن در دشت و صحرا، بلکه در همه گمراهی های فکری و عملی و علمی و نابسامانی های مادی و معنوی در غیبت کبری، امام زمان اباصالح (عجل الله تعالی فرجه) را به کمک و یاری می طلبند.

abas بازدید : 15 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی در کتاب گران سنگ مکیال المکارم خلاصه آثار و فواید و ویژگی‌هایی را که بر دعا کردن برای تعجیل فرج مترتب است، بیان می‌کند و ما هم به جهت این که کتاب مکیال المکارم به امر مطاع ولی عصر علیه السلام نوشته شده و کتابی مبارک و پر خیر است، مطالب آن را ذیلا نقل می‌کنیم

همگی در شب نیمه شعبان ساعت 23 دست نیاز به سوی بی نیاز هستی بلند کرده و برای آن عزیز غایب از نظر دعا می‌کنیم

 

دعا کننده برای فرج حضرت مشمول برکات زیر می‌شود:

1 - اطاعت از امر مولایش کرده است، که فرموده‌اند: و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است.

2 - این دعا سبب زیاد شدن نعمت ها می شود.

3 - اظهار محبت قلبی است.

4 - نشانه انتظار است.

5- زنده کردن امر ائمه اطهار علیهم السلام است.

6 - مایه ناراحتی شیطان لعین است.

7 - اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است (که اداء حق هر صاحب حقی واجب ترین امور است.)

9 - تعظیم خداوند و دین خداوند است.

10 - حضرت صاحب الزمان علیه السلام در حق دعا کننده دعا می کند.

11 - شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود.

12 - شفاعت پیامبر ان شاء الله شامل حال او می شود.

13 - این دعا امتثال امر الهی و طلب فضل و عنایت اوست.

14 - مایه استجابت دعا می شود.

15 - اداء اجر رسالت است.

16 - مایه دفع بلاست.

17 - سبب وسعت روزی است ان شاء الله.

18 - باعث آمرزش گناهان می شود.

19 - دعا کننده مشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا خواب می شود.

20 - در زمان ظهور آن حضرت به دنیا رجعت می کند.

21 - از برادران پیامبر صلی الله علیه و آله خواهد بود.

22 - فرج مولای ما حضرت صاحب الزمان علیه السلام زودتر واقع خواهد شد.

23 - سبب پیروزی از پیغمبر و امامان - صلوات الله علیهم اجمعین - می شود.

24 - وفای به عهد و پیمان الهی است.

25 - آثار نیکی به والدین برای دعا کننده فرج حاصل می گردد.

26- فضیلت رعایت و اداء امانت برایش حاصل می شود.

27 - سبب زیاد شدن اشراف نور امام علیه السلام در دل او می گردد.

28 - دعا برای فرج موجب طولانی شدن عمرش خواهد شد ان شاء الله.

29 - موفق به تعاون در کارهای نیک و تقوا می شود.

30 - به نصرت و یاری خداوند و پیروزی بر دشمنان به کمک خداوند توفیق می یابد.

31 - هدایت می شود به نور قرآن مجید.

32 - نزد اصحاب اعراف معروف می گردد.

33 - به ثواب طلب علم نائل می شود ان شاء الله.

34 - از عقوبت های اخروی ان شاء الله در امان می ماند.

35 - در هنگام مرگ به او مژده می رسد و با او به نرمی رفتار می شود.

36 - این دعای برای فرج، اجابت دعوت خدا و رسول صلی الله علیه و آله است.

37 - با امیرالمومنین علیه السلام محشور و در درجه آن حضرت خواهد بود.

38 - محبوب ترین افراد نزد خداوند می گردد.

39 - عزیزترین و گرامی ترین افراد نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می شود.

40 - ان شاء الله از اهل بهشت خواهد بود.

41 - دعای پیامبر صلی الله علیه و آله شامل حالش می گردد.

42 -کردارهای بد او به کردارهای خوب تبدیل می شود.

43 - خداوند در عبادت او را تایید فرماید.

44 - ان شاء الله با این دعا عقوبت از اهل زمین دور می شود.

45 - ثواب کمک به مظلوم را دارد.

46 - ثواب احترام به بزرگتر و تواضع نسبت به او را دارد.

47 - پاداش خونخواهی حضرت سیدالشهدا علیه السلام را دارد.

48 - شایستگی دریافت احادیث ائمه اطهار علیهم السلام را می یابد.

49 - نور او برای دیگران نیز [در روز قیامت] درخشان می گردد.

50 - هفتاد هزار نفر از گنهکاران را شفاعت می کند.

51 - دعای امیرالمومنین علیه السلام روز قیامت شاملش می شود.

52 - بی حساب داخل بهشت می شود.

53 - از تشنگی قیامت در امان می ماند.

54 - در بهشت جاودان خواهد بود.

55 - مایه خراش روی ابلیس و مجروح شدن دل اوست.

56 - روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد.

57 - خداوند عز و جل از خدمتکاران بهشت نصیبش می فرماید.

58 - در سایه گسترده خداوند قرار می گیرد و رحمت بر او نازل می شود مادامی که مشغول آن دعا باشد.

59 - پاداش نصیحت مومن را دارد.

60 - مجلسی که در آن برای حضرت قائم - عجل الله تعالی فرجه - دعا شود، محل حضور فرشتگان گردد.

61 - دعا کننده مورد مباهات خداوند قرار می گیرد.

62- فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.

63 - از نیکان مردم محسوب می گردد.

64 - این دعا اطاعت از اولیای امر است که خداوند اطاعتشان را واجب کرده است.

65 - مایه خرسندی خدای عز و جل می شود.

66 - مایه خشنودی پیامبر می گردد.

67 - این دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است.

68 - دعاگوی فرج حضرتش از کسانی خواهد بود که خداوند در بهشت به او حکومت دهد ان شاء الله تعالی.

69 - حساب او آسان می گردد.

70 - این دعا برای او در عالم برزخ انیس و مونس مهربانی خواهد بود.

71 - بهترین اعمال است.

72 - باعث دوری غم ها می شود.

73 - دعای هنگام غیبت بهتر از دعای هنگام ظهور است.

74 - فرشتگان درباره دعا کننده دعا می کنند.

75 - دعای حضرت سیدالساجدین علیه السلام - که نکات و فواید متعددی دارد - شامل حالش می شود.

76 - این دعا تمسک به ثقلین (کتاب و عترت) است.

77 - چنگ زدن به ریسمان الهی است.

78 - سبب کامل شدن ایمان است.

79 - مانند ثواب همه بندگان به او می رسد.

80 - این دعا برای فرج از تعظیم شعائر خداوند است.

81 - گوینده این دعا ثواب کسی را دارد که با پیامبر صلی الله علیه و آله شهید شده باشد.

82- ثواب کسی دارد که در زیر پرچم حضرت قائم شهید شده باشد.

83 - ثواب احسان به حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دارد.

84 - دعا ثواب گرامی داشتن عالم را دارد.

85 - پاداش گرامی داشتن شخص کریم را دارد.

86 - دعا کننده در میان گروه ائمه اطهار علیهم السلام محشور می شود.

87 - درجات او در بهشت بالا می رود.

88 - از بدی حساب در روز قیامت در امان می ماند.

89 - در روز قیامت به بالاترین درجات شهدا نائل می گردد.

90 - به شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها رستگار می گردد.

جای تاسف است که شخصی از دعا برای فرج آن امام غافل مانده و از این ثواب بسیار که بر دعای آن حضرت مترتب است، محروم بماند .

همگی در شب نیمه شعبان ساعت 23 دست نیاز به سوی بی نیاز هستی بلند کرده و برای آن عزیز غایب از نظر دعا می‌کنیم


abas بازدید : 12 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

پاسخ به اين پرسش را بعد از ذكر دو نكته تقديم مي كنيم:
1. مادر آن جناب را به نامهاي متعددي معرفي نموده اند: مانند نرجس، صيقل، ريحانه، سوسن، خمط، حكيمه، مريم و اين تعدد اسم بي وجه نيست[1] زيرا:
الف) امام حسن عسكري ـ عليه السلام ـ كنيزهاي متعددي داشته به نام هاي مختلف.
ب) فرزند امام حسن ـ عليه السلام ـ در محيطي بسيار خطرناك تولد يافته زيرا خلفاي بني عباس و حتي بعضي از بني هاشم به وسيلة مأمورين خود از خانه هاي علويين مراقبت كامل به عمل مي آوردند. از اينرو از جانب خداوند تمام پيش بيني هاي لازم به عمل آمد: اولاً چنان كه در روايات است آثار آبستني در مادرش ظاهر نشد ثانياً امام حسن ـ عليه السلام ـ براي مراعات احتياط نام آنجناب را براي كسي فاش نكرد، ثالثاً در حين وضع حمل جز حكيمه خاتون و بعضي از كنيزان كسي حضور نداشت و اين خود نيز در تعدد اسامي بي اثر نبوده است.[2]
2. دربارة «مليّت» مادر امام نيز دو قول عمده وجود دارد كه عبارتند از:
الف) مرحوم كليني مي نويسد: مادر قائم (عج) كنيزي از «نوبه» استان شمالي سودان بوده است.[3]
ب) مرحوم صدوق مطابق روايتي او را «مليكه» دختر «يشوع» پسر قيصر روم و مادرش را از حواريين مسيح مي داند كه توسط نيروهاي اسلامي به اسارت در آمد و به صورت كنيز در معرض فروش قرار گرفت و به واسطة فرستادة امام هادي ـ عليه السلام ـ از بازار برده فروشان بغداد خريداري شد و به محضر امام هادي ـ عليه السلام ـ در سامرا فرستاده شد.»[4]
اينك كه پرسش شما ناظر به وجه دوم است كه قول مشهور نيز همين است (و مرحوم صدوق هم آنرا بيان كرد) و مادر حضرت را نرجس خاتون مي دانند ما نيز بر همين اساس پاسخ آنرا مي نويسيم.
در اين كه «نرجس» مادر صاحب الامر (عج) خانم والامقامي بوده است ترديدي نيست زيرا شايستگي و پاكي او مورد تأييد بوده است چگونه مي توان عظمت روحي و معنوي او را كتمان كرد و يا در آن شك كرد در حالي كه حضرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و حضرت علي ـ عليه السلام ـ و صادقين ـ عليهما السلام ـ او را بهترين و سيدة كنيزان مي خوانند.
و حكميه «عمة امام عسكري ـ عليه السلام ـ» كه خود از بزرگ بانوان خاندان امامت است، او را بانوي خود و بانوي خاندان خويش مي خواند و خود را خدمتگزار او مي دانست.[5] به يقين اگر آن بانوي گرامي از امتيازات والايي بهره مند نبود هرگز آن معصومين با عظمت، او را اين چنين مدح نمي كردند و او را با واژه هاي، «بهترين» و «سيده» توصيف نمي كردند و هرگز حكيمه خاتون، اينهمه اسم گل را (ريحانه، سوسن و...) بر او نمي نهاد و او را به اين اسامي نمي خواند.
علاوه بر اين، بهترين دليل بر لياقت او و رعايت كردن آداب حمل و...، تولد آن حضرت (امام زمان) از اوست و هر كس امام زمان را با آنهمه درخشندگي ببيند و يا اوصاف او را بشنود مطمئن مي شود كه مادرش نيز اهل معرفت و رعايت آداب اسلامي بوده است. و اگر مادر آن امام چند صباحي مسيحي بوده است و سپس مسلمان شده است، مشكلي را ايجاد نمي كند زيرا در عصري كه مسيحي بوده است و اسلام برايش تبيين نشده بود به طور كامل به احكام مسيحيت اعتقاد داشت و عمل مي كرد و آن گاه كه اسلام بر او عرضه شد و در محضر امام بود تسليم ناب شد و مسلمان ناب بود. و مسيحي بودن در فرضي ضرر مي زند كه آييني كامل به نام اسلام باشد و عرضه شده باشد و شخص از روي عناد نپذيرد و از اينرو يهودي بودن مادر حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ و نيز تولد حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ از او قابل جمع است چرا كه در آن زمان دين اسلام عرضه نشده بود و پيامبر اسلام مبعوث نشده بود.
خلاصه سخن نرجس خاتون هنگامي كه مسيحي بوده است و اسلام بر او عرضه نشده بود مطيع محض آيين مسيحيت بود و از جميع جهات شايسته بود و چون اسلام بر او عرضه شد با جان دل پذيرفت و مسلمان خالص شد و اگر مسلماني ناب نبود آن همه معصومان از او مدح نمي كردند.
براي آگاهي بيشتر به تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم تأليف دكتر جاسم حسين مراجعه شود.
امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند:
براي ما دولتي است كه خداوند هر وقتي بخواهد آن را مي آورد، هر كس دوست دارد از اصحاب قائم (عج) باشد بايد منتظر باشد.

پي نوشت :
[1] . برخي از محققان مي نويسند امكان دارد نام اصلي او همان «نرجس» بوده باشد و اسامي ديگر به جز «صيقل» را بانوي او «حكيمه» دختر امام جواد ـ عليه السلام ـ به او داده باشد زيرا در آن زمان كنيزان را براي خوش آمدگويي به اسامي گوناگون مي خواندند و نرجس و ريحانه و سوسن همه اسامي گل ها هستند و صدوق نيز روايتي را نقل مي كند كه اين احتمال را تقويت مي كند.
درسنامه تاريخ عصر غيبت، آقائي، جباري، عاشوري و حكيمي، دفتر تحقيقات و تدوين كتب درسي مركز جهاني علوم اسلامي، چاپ شريعت قم، ص 29.
[2] . ابراهيم اميني، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ قدس، ص 113-114.
[3] . كافي، ج 1، ص 323، به نقل از درسنامه تاريخ عصر غيبت، ص 29.
[4] . كمال الدين، ص 317، به نقل از درسنامه تاريخ عصر غيبت، ص 29.
[5] . مهدي پيشوايي، سيرة پيشوايان، مؤسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ ، چاپ سيزدهم. ص 66، درسنامه تاريخ عصر غيبت، ص 30.

 

منبع:

بحارالانوار، ج 52، ص 140

abas بازدید : 20 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

حکيمه خاتون گويد: امام عسکري(ع) فرمود: «فرزندم را نزد من آور! من سرورم را آوردم. امام فرمود: فرزندم! سخن بگوي! نوزاد پس از گواهي به يگانگي خداوند و درود بر پيامبراکرم(ص) و پدران بزرگوارشان آيات پنج و شش سوره ي قصص را تلاوت فرمود: (وَ نُريدُ أن نَمُنَّ عَلَي الَّذين استُضعِفُوا ...)، (و نُمَکَّنَ لَهُم فِي الأرضِ و نُرِي فرعونَ و هامانَ ...)

abas بازدید : 28 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

در مورد تاريخ تولّد امام مهدى (عج) چهار قول وجود دارد:
قول اوّل ـ اين قول كه معروف ترين و مستندترين قول است، تاريخ تولّد آن حضرت را نيمه ى شعبان سال 255 هـ. ق مى داند. ثقة الإسلام كلينى مى نويسد:
وُلد(عليه السلام) للنصف من شعبان سنةَ خمس و خمسين و مئتين):[1]امام مهدى(عليه السلام)در نيمه ى شعبان سال دويست و پنجاه و پنج هجرى قمرى متولد شده است.
علامه ى مجلسى در بحارالأنوار نيز همين تاريخ را ذكر مى كند.[2]
از شهيد اوّل (ره) نيز نقل شده است كه:
ولد(عليه السلام) بسّر مَنْ رأى يومَ الجمعة ليلا خامس عشر شعبان سنة خمس و خمسين و مأتين);[3] امام مهدى(عليه السلام) در سامرا، جمعه شب، هنگام در پانزدهم شعبان 255 هـ. ق به دنيا آمد.
ابن خلكان، يكى از علماى اهل سنّت نيز همين تاريخ را تاريخ ولادت امام مهدى(عليه السلام)مى داند.[4]
قول دوم ـ در برخى از مآخذ، تاريخ تولّد حضرت مهدى (عج) سال 256 هجرى ضبط شده است. كتاب كمال الدين[5] شيخ صدوق الغيبة[6]شيخ طوسى، از جمله ى اين منابع است.
قول سوم ـ ابو جعفر محمّد بن حرير بن رستم طبرى، تاريخ ولادت امام مهدى(عليه السلام) را سال 257 هـ ق دانسته است.[7]
قول چهارم ـ برخى، مانند على بن عيسى اربلى[8] و ابن اَبى الثلج بغدادى[9]، تاريخ ولادت امام مهدى (عج) را سال 258 هـ ق ذكر كرده اند.
همان گونه از شهيد اوّل نقل شد، مكان ولادت آن حضرت، شهر سامراء است[10] كه در نزديكى شهر بغداد قرار دارد. اين شهر، بعد از شهادت امام رضا(عليه السلام) در دوره ى حكومت معتصم عباسى بنا گرديد.

پی نوشت:
[1]. اصول كافى، ترجمه ى جواد مصطفوى، ج 2، ص 449، انتشارات علميه ى اسلاميه، تهران.
[2]. بحارالأنوار، ج 51، ص 2.
[3]. همان، ج 51، ص 28.
[4]. همان، ج 51، ص 24.
[5]. كمال الدين، صدوق، ص 432، انتشارات جامعه ى مدرسين، 1405 هـ ق، قم.
[6]. طوسى، الغيبة، ص 139 و 147.
[7]. دلائل الامامه، محمد بن جرير بن رستم طبرى، ص 271 و 272، منشورات رضى، چاپ سوم، قم.
[8]. كشف الغّمه، على بن عيسى اربلى، ج 3، ص 227، مكتبة بنى هاشمى، 1381، هـ ق، تبريز.
[9]. تاريخ الائمه، ابن ابى الثلج بغدادى، ص 15، مكتبة بصيرتى، قم.
[10]. بحارالأنوار، ج 51، ص 28.

abas بازدید : 33 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

اگر قرار بود که ما، شما و دیگران بدانیم که ایشان در کجا زندگی می کنند؟ نشانی دقیق منزلشان چیست؟ روزانه چه کارهایی را انجام می دهند و یا همسر و فرزندانشان کدامند؟ که دیگر «غیبت» نبود.
اما به طور کلی راجع به چگونگی غیبت و نحوه ی زندگی ایشان در این دوره باید توجه داشت که:
«یمشی فی الارض» - روی زمین زندگی می نماید؛
یعنی در آسمان ها، پشت کوه قاف، داخل چاه و یا ... زندگی نمی کنند. بلکه روی همین زمینی که دیگر انسان ها زندگی می کنند هستند.
«کاحدٍ من الناس» - مانند سایر انسان ها؛
یعنی اگر سؤال شد که چگونه زندگی می کنند؟ پاسخ این است که مثل سایر انسان ها. پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) در زمان خود چگونه زندگی می کردند؟ امام زمان (عج) نیز همان گونه زندگی می نمایند. اگر آنها نیز مانند سایر انسان ها غذا می خوردند، می خوابیدند، بیمار می شدند، بهبود می یافتند، در صحنه های جهادی حاضر می شدند و ...، ایشان هم همین طور هستند.
«یرونه و لا یعرفونه» - می بینیدش، ولی نمی شناسیدش.
یعنی این طور نیست که هیچ کس ایشان را نبیند، بلکه می بینند، ولی نمی شناسند. مانند هزاران نفر که در روز می بینیم، اما چون نمی شناسیم، گمانمان بر آن است که اصلاً چنین کسی را ندیده ایم.
حال که معلوم شد زندگی ایشان مانند زندگی سایر آحاد بشر است، معلوم است که ازدواج هم می کنند و اولاد هم دارند.
ازدواج یکی از احکام کلّی شریعت اسلام ناب محمدی (ص) و سنّت پیامبر اکرم (ص) است و تا آنجا بر آن تأکید شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هر کس سنت مرا نفی کند، از من نیست». بدیهی است که شخص امام معصوم (ع) که انسان کامل، مؤمن تمام و میزان اعمال امت و سایر انسان ها هستند، نه تنها بیش از هر کس دیگری، بلکه تماماً و عیناً به احکام الهی و سنت رسول (ص) عمل می نمایند.
مرحوم میرزای نوری در کتاب مشهور «النجم الثاقب» در این باره می نویسد:
«چگونه ترک خواهد فرمود چنین سنّت عظیمه جدّ بزرگوار خود را با آن همه ترغیب و تحریص که در فعل (انجام) آن و تهدید و تخویف که در ترکش آمده است. سزاوارترین امّت در اخذ به سنت پیامبر (ص)، امام هر عصر است. تا کنون کسی ترک آن (ازدواج) را از خصایل آن جناب نشمرده است»
سید بن طاووس نیز در جمال الاسبوع – ص 512، به این مطلب اشاره نموده و می نویسد:
«روایتی با سندهای متصل یافتم که حضرت ولی عصر (عج) را اولاد بسیاری هست که در شهرهای کرانه ی دریا حاکم و والی هستند و در نیکی و بزرگواری در رأس نیکان روزگار و در قلّه ی صفات ابرار و اخیار هستند».
هم چنین در کتاب «النجم الثاقب – ص 225» از امام صادق علیه السلام روایت ذیل نقل شده است:
«گویا می بینم نزول قآئم (عج) را در مسجد سهله با اهل و عیالش.
و البته امام صادق (ع) تصریح نموده اند که «در غیبت کبری حتی فرزندانش از جایگاه او آگاه نخواهند بود، جز آنان که متصدی خدمتگزاری او هستند».
(کتاب غیبت – شیخ طوسی، ص 103)

abas بازدید : 23 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

دليل شيعه بر اينكه امام دوازدهم آن‌ها هنوز زنده است چيست؟ در حاليكه در همان سردابي كه مدعي‌اند غيبت صغري از آن‌جا شروع شده است از دنيا رفته است.

جواب اجمالي:

در پاسخ اين سؤال بيان مي‌شود كه: اصل مهدويت و انتظار مصلح جهاني مورد اتفاق تمام ملل و اديان و مذاهب مي‌باشد و هر ديني منتظر منجي مي‌باشد و دربارة حيات امام زمان ـ عجل‌الله تعالي‌فرجه الشريف ـ اين امر غير ممكن نمي‌باشد ، زيرا در قرآن صريحاً افرادي از اولياءالله ذكر شده‌اند كه داراي عمري طولاني بوده‌اند و اهل سنت هرگز در صحت اين روايات شك نمي‌كنند به علاوه روايات زيادي نيز دلالت بر وجود امام عصر ـ عجل الله تعلي فرجه الشريف ـ دارد.واب

 

جواب تفصيلي:

يكي از مسائلي كه جزئيات آن مورد اختلاف شيعه و اهل سنت است مسئله مهدويت مي‌باشد. اين مسئله داراي ابعاد مختلفي مي‌باشد. مسائل مورد بحث در مهدويت عبادتند از: 1) اصل مهدويت و انتظار ظهور امام زمان ـ عجل‌الله تعالي فرجه‌الشريف ـ  2) امامت امام زمان(عج) درسن پنج سالگي و طـول عـمر امام زمان 3) فلـسفة عقيده شيـعه به وجـود امـام زمان(عج).
مسئله اول نه تنها مورد اتفاق شيعه و اهل سنت مي‌باشد بلكه تمام ملل و فرق و اديان منتظر ظهور مصلحي كل مي‌باشند تا در آخر الزمان بر اين عالم حكومت كند و بشريت را از ظلم رهايي بخشد. در زبور داود در اين باره مي‌خوانيم كه: « ... اما منتظران خداوند وارث زمين خواهند بود هان بعد از اندكي شرير نخواهد بود...اما صالحان را خداوند تاييد مي‌كند... زيرا آنانكه از وي بركت يابند وارث زمين گردند.... و اما نسل شرير منقطع خواهد شد، صالحان وارث زمين خواهند بود و ... [1]».
در اين باب زبور داود از ظلم و ستم و شر، سخن به ميان آورده است و بيان شده كه شر و ستم از بين خواهد رفت و صالحان وارث زمين خواهند شد. قرآن مجيد نيز از اين واقعه از زبور خبر داده و فرموده است: «ولقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون»[2] . (ما در زبور نوشتيم كه بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد.)
در اناجيل اربعه نيز آمدن «پسر انسان» خبر داده شده است و به مردم دستور انتظار داده شده است[3].
دراسلام نيز بر اساس آيات و روايات نبوي مردم بايد به انتظار روزي باشند كه شخصي از اهل بيت پيامبر(ص) و از فرزندان فاطمه ظهور كند و بساط ظلم و ستم را برچيند و جهان را پر از عدل و داد نمايد.
اين عقيده در اسلام امري مسلم و غير قابل انكار مي‌باشد. تا جايي كه محي الدين عربي حنفي در فتوحات مكيه جلد 3 باب 366 تحت عنوان «وزراء المهدي ـ عجل‌الله تعالي فرجه‌الشريف ـ » بحث مفصلي را مطرح كرده و حتي شمائل حضرت را توضيح داده و به نام مبارك او اشاره مي‌كند.
ابن حجر در كتاب «الصواعق المحرمة» در شرح حال ائمه دوازده گانه به تفصيل سخن گفته و بابي به نام «الايات التي وردت في ذريه فاطمة ـ عليها سلام ـ » و «الايات التي وردت في فضائل اهل البيت» منعقد كرده است و در رابطه با حضرت مهدي ـ عجل‌الله تعالي فرجه‌الشريف ـ آيات زيادي را مطرح كرده است.
در سنن ابن داود كه يكي از كتب صحاح اهل سنت است بابي در اين رابطه به نام «كتاب المهدي» موجود است. در ساير كتب و صحاح اهل سنت روايات زيادي در اين باره ذكر شده است. در اين‌جا تنها به نقل سه روايت اكتفا مي‌كنيم و اهل تحقيق را به كتب مفصله ارجاع مي‌دهيم:
1ـ در روايات نبوي در بسياري از كتب اهل سنت آمده است كه: «لاتقوم الساعة حتي يلي رجل من اهل بيتي يواطؤ اسمه اسمي»[4]. (قيامت بر پا نمي‌شود مگر اين‌كه مردي از اهل بيت من كه نام او همانند نام من است (محمد است) زمام امور را در دست گيرد).
2ـ جابر بن سمره نقل مي‌كند كه : «قال النبي ـ صلي‌الله‌ عليه و آله ـ : يكون اثنا عشر اميراً كلهم من قريش»[5]. (بعد از من دوازده امير كه همگي از قريش مي‌باشند خواهند آمد).
3ـ رسول خدا ـ صلي‌الله‌ عليه و آله ـ فرمود كه: «المهدي من ولد فاطمه»[6].
اما مسئله دوم و سوم مورد اختلاف شيعه و اهل سنت قرار گرفته شده است. از اين دو مسئله، مسئله دوم بيشتر مورد نزاع و بحث قرار گرفته است. مسئلة دوم خود به دو بخش تقسيم مي‌شود.
الف: امامت حضرت مهدي(عج) در سن پنج سالگي ب: طول عمر آن حضرت.
چون شبهه در رابطه با طول عمر آن‌حضرت مي‌باشد در اين جا به طور اختصار به اين قسمت پرداخته مي‌شود.
در رابطه با اين مسئله ما از طريق قرآن و حقايق ديني سخن مي‌گوئيم، گر چه بر اهل فن پوشيده نمي‌باشد اگر چه اين مطلب كه امام زمان(عج) در سرداب از دنيا رفته است نياز به دليل و برهان است ولي از آن جا كه فرض بر اين است كه طرف سخن و صاحب شبهه كساني هستند كه قرآن را پذيرفته و به حقانيت آن معتقدند، مي‌گوئيم نبايد براي شما عمر طولاني يك ولي از اولياء خدا ماية تعجب باشد، زيرا قرآن كريم دربارة افراد گوناگون عمرهاي طولاني ذكر كرده است. در رابطه با حضرت نوح ـ عليه السلام ـ مي‌خوانيم كه او تنها قبل از طوفان 950 سال در بين قومش بوده و پس از طوفان هم مدتي زنده بوده است. «فلبث فيهم الف سنة الا خمسين عاماً[7]» تا جايي كه در تاريخ عمر حضرت نوح ـ عليه السلام ـ را 2500 سال هم گفته‌اند.
هم‌چنين در رابطه با حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ وفتي يهوديان گفتند كه ما او را به دار آويخته‌ايم، قرآن كريم نظر آن‌ها را رد مي‌كند و مي‌فرمايد: «خداوند عيسي را به آسمان برده است» «و ما قتلوه يقيناً بل رفعه الله اليه[8]» (او يقيناً كشته نشده بلكه خدا او را به سوي خود بالا برده است). بنا براين طبق آيات فوق و روايات زيادي كه در اين باره از پيامبر اسلام ـ صلي‌الله‌ عليه و آله ـ وارد شده است حضرت نوح ـ عليه السلام ـ عمري طولاني داشته و حضرت مسيح نيز در حدود دو هزار سال است كه زنده است. پس چگونه نسبت به عمر امام زمان(عج) اين همه خدشه وارد مي‌شود و آن را بعيد فرض مي‌كنند؟ به علاوه در تاريخ معمّرين بسياري را نام برده‌اند كه هر يك با اين‌كه بعضي ولي خدا نبوده‌اند عمرهاي طولاني داشته‌اند. بالا تر از همه اين‌ها، ما كه خدا را قادر مطلق مي‌دانيم چه بعدي دارد كه روي مصالحي خداوند ولي خود را در مدتي طولاني حفظ نمايد و او را دور از دسترس ديگران و غايب از ديد مردم نگه بدارد و از اين طريق بندگان خود را آزمايش نمايد.
به هر حال مهم اين است كه از نظر قرآن كريم عمر طولاني براي يك انسان ممكن است و تعجب اين است كه كساني كه به آيات فوق عقيده دارند به طول عمر امام عصر(عج) به شدت اعتراض مي‌كنند و آن را منكر مي‌دانند در حالي كه وقتي چيزي ممكن شد، فرقي بين مصاديق آن نمي‌باشد.
عيسي مسيح ـ عليه السلام ـ زنده بماند يا مهدي موعود(عج) هر دو براي خدا ممكن است و مانعي ندارد.

«والسّلام»
«برای فرج و سلامتی حضرت مهدی (عج) صلوات.»

 

پی نوشت:
[1] . كتاب مقدس، كتاب مزامير داود، مزمور 37، آيه 9 به بعد.
[2] . سورة مباركه انبياء، آيه 105.
[3] . رجوع شود به: انجيل متي باب 24، آيات 40 و 45 ـ انجيل مقدس، باب 13، آيه 27 ـ انجيل لوقا، باب 13، آيات 37 تا 41 ـ انجيل يوحنا، باب 14 ـ آيه 30.
[4] . مسند احمد حنبل، ج1، ص 376، و سنن ابي داود، ج4، ص 106 و صحيح ترمذي، ج4، ص 505 و ... .
[5] . صحيخ نجاري، الجزء الرابع في كتاب الاحكام، ص 175، ط مصر، سنه 1355، و صحيح مسلم، كتاب الامارة، باب الناس تبع لقريش و الخلافه لقريش، ص 191، ج 2، چاپ مصر، سال 1348، صحيح ترمذي، ج 2، ص 45 و ... .
[6] . در بيشتر كتب اهل سنت از قبيل سنن ابي داود ج 4 و مستدرك حاكم جلد 4 در جاهاي مختلف ذكر شده است.ژ
[7] . عنكبوت آيه 14.
[8] . نساء آيه 158.

abas بازدید : 18 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

*نقشه ابليس براي تاخير ظهور؛
*به امام معرفت نداريم؛
*به امام محبت شايسته نداريم؛
*احساس اضطرار نمي كنيم؛
*از بركات ظهور بي خبريم؛
*نمي دانيم كه از مهمترين شرايط ظهور خواسته مردم است؛
*از غربت امام در غيبتش بي خبريم؛
*ما را از شمشير امام ترسانده اند؛
*از معارف اهل بيت عليهم السلام دور هستيم؛
*نمي دانيم دغدغه ي همه ي اهل بيت(ع) فرج مولا بوده و هست.
امام جواد(عليه السلام) مي فرمايند : ». برترين اعمال شيعيان ما انتظار فرج است «
 

نكاتي در رابطه با نقش دعا در تعجيل فرج :
1- تنها يكي از آثار دعا براي تعجيل فرج تسريع امر ظهور امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. اين دعا آثار و بركات فراواني همچون ازدياد نور امام در قلب، آمرزش گناهان، رنجش و وحشت شيطان، نزول نعمت، دفع بلاها، زايل شدن غم ها، طول عمر و بركت در آن، وسعت رزق، ورود به بهشت، ايمني از عذاب جهنم، نايل شدن به شفاعت اهل بيت(عليهم السلام)، محشور شدن در زمره ي  امان از تشنگي روز قيامت، ايمني از سختي حساب، ثواب هزار سال خدمت به پروردگار، ثواب نه هزار سال نماز و روزه و... دارد كه مولف مكيال المكارم به 110 فايده از آن اشاره نموده است.
2- دعا در فرارسيدن زمان ظهور، اثر قطعي دارد و ترك آن موجب تاخير در امر فرج خواهد شد و از دقت ( در حديث بني اسرائيل و ساير روايات استفاده مي شود كه امر ظهور بداپذير است و ممكن است با تضرع و دعاي مومنين و استجابت حق تعالي حتي برخي نشانه هاي حتمي (كه مقدمه يا مقارن ظهور قرار است به وقوع بپيوندند و شديد و سخت بوده و گرفتاري ها و ناگواري هايي در بردارند) بخشيده شده و محقق نشوند.
3- دعا براي تعجيل فرج امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نه تنها از محبت، عشق و علاقه دعا كننده به حضرت مهدي (عليه السلام) حكايت مي كند كه عملي انساني و كاملا وجداني است. عدالت طلبي، ظلم ستيزي و روحيه ي نوع دوستي ايجاب مي كند كه يك انسان مسلمان براي رهايي همه ي بشريت از عبوديت شيطان ها و ظلم ستمگران لحظه شماري كند و با دعا براي ظهور امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) براي تسريع و جلو افتادن اين امر تلاش كند.
4- برخي مي گويند: (هر وقت خدا بخواهد آقا مي آيد) و تلويحا نقش دعا درتعجيل فرج را كمرنگ مي شمرند. اين مطلب صحيح
است كه خداوند متعال بايد اذن قيام و فرج را صادر كند ولي بايد توجه داشت كه خداوند متعال خود نداي سر داده و تغيير سرنوشت هر قومي را منوط به تغيير آن قوم دانسته و نيز امام «ادعوني استجب لكم» عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و اجداد طاهرينش خود شيعيان را به دعا براي تعجيل فرج توصيه كرده اند كه نشان مي دهد اگر اشتياق ما به اوج برسد خداوند نيزوعده ي خود را محقق خواهد ساخت. آري اگر تقاضا زياد شود خداوند نيز حجت خود را عرضه خواهد كرد.
5- برخي نيز مي گويند ما گنه كاريم، آلوده ايم، لياقت نداريم براي امام عصر (عجل الله تعالي فرجه (الشريف) دعا كنيم. لقمه ها اشكال دارد! اينگونه مطالب از ترفندهاي شيطان براي بازداشتن ما از دعا براي فرج به حساب مي آيد. دعا براي امام، ما را به امام نزديك مي كند. به علاوه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تنها امام نيكوكاران نيست، بر گنه كاران نيز حجت است و از آنان دستگيري مي كند. امام همچون خورشيد برهمگان مي تابد و به صنف خاصي تعلق ندارد. در انحصار ملت و نژاد خاصي نيز نيست.
امام متعلق به تمام بشريت است. نه تنها امام انسان ها كه امام جن و ملائك نيز هست. نه تنها امام اهل زمين كه امام اهل آسمان ها نيز هست. اگر بنا بود دعاي گنه كاران مستجاب نشود و آن ها از درگاه رحمت اللهي مايوس شوند، خداوند باب توبه را پيش روي بندگان خويش نمي گشود. اينگونه افراد ابتدا مي توانند توبه كنند و بعد براي فرج دعا كنند. مگر قرآن نمي فرمايد كه حسنات سيئات را از بين مي برد؟ آيا حسنه اي بالاتر از دعا براي فرج مي توان سراغ داشت؟! گاه انسان براي رفع نيازها و گرفتاري هاي خود به درگاه خدا دعا مي كند. اين دعا و نيايش اگر با دقت شديد و مراقبت بسيار صورت گيرد و شرايط و ظوابط آن رعايت گردد ممكن است به اجابت برسد يا اجابت آن به تاخير بيفتد و يا اصلا مستجاب نشود. اما دعا براي حضرت مهدي (عليه السلام) به يقين مستجاب است زيرا ايشان به شدت مورد محبت پروردگار مي باشند تا آنجا كه خداوند پيامبرش را نيز به دوستي او سفارش مي كند. نيايش در باره ي چنين عزيزي هرچند از دهان آلوده و زبان گنه كاري درآيد به بركت آن حضرت مستجاب مي شود. از طرف ديگر چون اين دعا خود نوعي عرض ادب و تحيت نسبت به ايشان است پس به مصداق آيه ي شريفه ي قرآن كه فرمود : وجود مقدس امام زمان (عجل ». چون شما را درودي گفتند پس در پاسخ درودي نيكوتر يا همانند آن گوييد « الله تعالي فرجه الشريف) نيز براي دعا كننده دعا خواهند كرد و البته دعاي اين بزرگوار به سبب پاكي ذات و بزرگي مقام حضرتش بي شك اجابت مي شود. بنابراين كسي كه دعا بر ولي عصر(عليه السلام) را بر درخواست حاجات شخصي خويش مقدم مي دارد نه فقط زيان نديده بلكه يك امر احتمالي را با عطاي حتمي مبادله نموده است و تازه پاداش اداي حق و انجام وظيفه نسبت به مولاي غريب و غايب خويش را نيز از خداي بخشنده خواهد گرفت.
6- وقتي بحث از ظهور به ميان مي آيد برخي مي گويند : (امام زمان عليه السلام به اين زودي ها نمي آيد! اينگونه اظهار نظرها خلاف روايات متعددي است كه به ما امر مي كند هر صبح و هر شام منتظر فرج باشيم و تاكيد مي كند كه ظهور به ظهور ناگهاني و زماني كه
مردم گمان نمي برند صورت خواهد پذيرفت. محبت و علاقه به امام نيز اقتضا دارد كه ما ظهور را دير نپنداريم زيرا غيبت دوران تنهايي، دل شكستگي و غصب حق امام است. آيا اگر فردي از عزيزان ما به زندان افتاده باشد يا به سفر رفته و بازنگشته باشد تحمل آن را داريم كه كسي بگويد : ( بي خود منتظر نباشيد، به اين زودي ها نخواهد آمد!) به علاوه در روايات از فال بد زدن نهي شده است و در عوض بر توكل و گمان نيكو داشتن به خداوند تبارك و تعالي تاكيد شده است. حال در ظهورحضرت مهدي(عليه السلام) كه بزرگترين اتفاق و زيباترين پديده ي عالم است،سزاوار است فال نيكو بزنيم يا فال بد؟!!
7- برخي نيز مي گويند : (تا ما درست نشويم آقا نمي آيد) اگر معناي اين حرف اين باشد كه ما بايد خود و جامعه ي خويش را اصلاح
و به ظهور كمك كنيم مطلب درستي است ولي اگر نااميد شويم و بگوييم تا زماني كه اوضاع به همين منوال است آقا نمي آيد، حرف درستي نيست زيرا اولا امام در زمان نااميدي مردمان مي آيد. دوم آن كه ايشان نيز براي اصلاح مي آيد و زمين را پراز عدل و داد مي كند، آن هنگام كه از ظلم، ظلمت و ستم آكنده شده است. سوم آن كه ما تحت هيچ شرايطي نبايد از ظهور نا اميد باشيم. هر لحظه ممكن است فرج فرابرسد.
8- به يقين هركس كه امروز براي تعجيل در ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) دعا مي كند و در راه تحقق (اين هدف گام بر مي دارد؛ در ثواب و فضيلت هر حقي كه پس از ظهور اقامه خواهد شد، هر فسادي كه از روي زمين برچيده مي شود، هر گناه و معصيتي كه ترك مي گردد، هر حكمي از احكام اسلام كه بيان و اجرا مي گردد، هر حقي كه بر پا مي شود و... سهيم و شريك خواهد بود.گفتيم كه دعا زمان ظهور را نزديك مي كند. تصور كنيد حتي اگر پنج دقيقه ظهور زودتر انجام شود از چه تعداد گناه، معصيت، ظلم، خون ريزي،
ستم وجنايت جلوگيري خواهد شد؟ و اگر كسي بتواند با اعمال و دعاي خويش در جلو افتادن زمان ظهور موثر باشد به چه توفيق بزرگي دست يافته است!!
9- كسي كه براي ظهور دعا مي كند در حقيقت از اوضاع و احوال عالم و غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ناراضي است و اين خود نوعي برائت جستن از تمامي كساني است كه با سوء استفاده از نبود قدرت و حكومت ظاهري عالم در دست ولي خدا به ظلم و ستم مشغولند. آري انتظار يعني نفي وضع موجود و به دنبال تحقق وضع مطلوب بودن. اگر به فرض ما براي فرج امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) دعا كرديم و توفيق درك ظهور را پيدا نكرديم هرگز چيزي از دست نداده ايم. طبق روايات براي كسي كه جهت تعجيل در امر فرج زياد دعا مي كند فرج حاصل مي شود و او همانند كسي است كه در راه خدا در خون خويش غلتيده است و با ظهور آن حضرت از اهل رجعت خواهد بود.

abas بازدید : 16 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

دعا محبوب ترين اعمال نزد خداوند، برترين عبادت، علت روشنايي آسمان ها و زمين، كليد تمام رحمت ها و... است. ما معمولا در حوائج فردي خويش بر دعا اصرار مي ورزيم و تا استجابت كامل آن، دست از طلب بر نمي داريم؛ ولي به امر مهم دعا براي تعجيل ظهور امام زمان(عج الله تعالي فرجه الشريف) آنگونه كه شايسته است اهتمام نمي ورزيم. غافل از اين كه اين دعا زيباترين آرزو و بهترين دعاهاست؛ زيرا خير و سعادت دنيا و آخرت ما و همه ي انسان ها و نيز گشايش در امور مادي و معنوي جهانيان وابسته به امر ظهور امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. آن حضرت در توقيع شريف خطاب به شيخ مفيد مي فرمايند: (اگر شيعيان ما با دل هاي متحد و يكپارجه بر وفاي به عهد و پيمان خويش اجتماع مي كردند ملاقات ما با آنها به تاخير نمي افتاد و سعادت ديدار و مشاهده ي با معرفت براي آن ها به زودي حاصل مي شد و زودتر از اين به ديدار ما نايل مي شدند.)

امام صادق (عليه السلام) درباره نقش دعا در تعجيل فرج فرمودند: (وقتي عذاب و سختي بر بني اسرائيل طولاني شد، چهل روز به درگاه خدا گريه و ناله كردند. خداوند متعال به موسي و هارون وحي فرمود كه آن ها را از دست فرعون نجات دهند و اين در حالي بود كه از چهارصد سال عذاب صدوهفتاد سال باقي مانده بود و خداوند به واسطه ي دعاي بني اسرائيل از آن صدوهفتاد سال
صرف نظر نمود.)
مولف كتاب مكيال المكارم با استناد به اين روايت مي گويد: وقت ظهور امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از امور بدايه است كه امكان پس و پيش افتادنش هست يعني مي توان با دعا نمودن فرج و ظهور امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) را جلو انداخت و تشويق ائمه ي اطهار به دعا نمودن براي تعجيل ظهور بيانگر آن است كه حصول فرج داراي يك زمان صددرصد تعيين شده و غير قابل تغيير نيست و اگر مردم به مسئله غيبت امام زمانشان و طولاني شدن اين امر بي توجهي نكرده و همگي دعا نمايند، اميد است كه خداوند هرچه زودتر طومار غيبت را در هم پيچيده و آن بزرگوار را ظاهر نمايد. همچنان كه در زمان حضرت ادريس(عليه السلام) وقتي آن حضرت مورد حمله ي حكومت طغيانگر زمان خويش قرار گرفت از ميان مردم غايب شد؛ دردوران غيبتش مردم تصميم به توبه در مقابل خداوند را گرفتند و اين بازگشت و پشيماني واقعي باعث شد كه خداوند دوران غيبت او را پايان بخشد. حضرت ادريس (عليه السلام) ظاهر شد و حاكم ستمگر در برابر او به ذلت و خواري افتاد.

از امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) نقل شده كه فرمودند: (شيعيان ما به اندازه ي آب خوردني ما را نمي خواهند، اگر بخواهند دعا مي كنند و فرج ما مي رسد.)

abas بازدید : 12 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

یادمان باشد اگر حال خوشی پیدا شد ، جز برای فرج یار دعایی نکنیم !
.
.
جمله جمله نه ! واژه واژه تو را
ای سفر کرده گفتگو کردیم
کوچه کوچه نه ! خانه خانه تو را
سالیانی ست جستجو کردیم
سوره سوره نه ! آیه آیه تو را
در مناجات آرزو کردیم
جمعه جمعه نه ! لحظه لحظه تو را
ندبه کردیم و های و هو کردیم …
.
.
صبرم از کاسه دگر لبریز است
اگر این جمعه “نیاید” چه کنم ؟
آنقدر من خجل از کار خودم
اگر این جمعه “بیاید” چه کنم ؟
.
.
روزی هزار بار دلت را شکسته ام
بیخود به انتظار وصالت نشسته ام
هربار این تویی که رسیدی و در زدی
هربار این منم که در خانه بسته ام
.
.
یا سر نهم به خاک درش یا دهم به باد
رفتم به کوی یار ببینم چه می شود …
.
.
بیا دوباره پاک کن ز جاده ها غبار را
به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را
تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو
بیا و پاک کن ز دل حدیث انتظار را
.
.
یک روز می افتد ؛ آن اتفاق خوب را می گویم …
من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛ هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه …

.
.
کسی نیامده جز او سر قرار خودش
نشسته غرق تماشای شیعیان خودش
چه انتظار عجیبیست اینکه شب تا صبح
کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش
.
.
چه بگویم ؟
خودم هم خسته شدم …
شاید همه حرفهای من در این واژه خلاصه شود : “بیــــــــــا”
.
.
یک دم وصلت ز عمر جاودانم خوشتر است
بی وصال دوست ، عمر جاودانی گو مباش
.
.
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب
که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد
بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
ز پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد
بخوان دعای فرج را به یاد خیمه ی سبزی
که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد
.
.
تا کی به شکل خاطره ای گم ببینمت ؟
در عطر سیب و مزه گندم ببینمت ؟
من آن همیشه چشم به راهم به من بگو
یک جمعه در هزاره چندم ببینمت ؟
.
.
میخواهم خستگی ام را در مهربانیت از یاد ببرم ؛ زودتر بیا …
.
.
برای من بیا امشب دعا کن
مرا از بند این دنیا رها کن
بیا و یک نظر بر من بیافکن
سپس من را به دردت مبتلا کن
.
.
خوشا بحال آنان که در کلاس انتظار حتی یک جمعه هم غیبت ندارند …
.
.
از فکر گناه پاک بودن عشق است
از هجر تو سینه چاک بودن عشق است
آن لحظه که راه می روی آقاجان
زیر قدم تو خاک بودن عشق است
.
.
روزهای هفته را هم که گم کرده باشی ، عصرهای جمعه را از غم و غربتش تشخیص خواهی داد …
.
.
این دل اگر کم است بگو سر بیاورم
یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم
خیلی خلاصه عرض کنم دوست دارمت
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم
.
.
غمی سنگین دلم را می فشارد
به روی سینه ام پا می گذارد
نداریم و نداریم و نداریم
کسی را که نشانی از تو آرد
.
.
بیا بیا که سوختیم ز هجر روی ماه تو
تمام عمر دوختیم دو چشم خود به راه تو
.
.
کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را ؟
کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را ؟
.
.
بیا که صبر برایم چه خوب معنا شد
در انتظار ظهورت دلم شکیبا شد
تمام دفتر عمرم سیاه شد اما
امید دیدن رویت دوباره پیدا شد
.
.
ای آنکه بود طالب دیدار تو چشمم
از هجر تو گردیده گهربار تو چشمم
با رشته کلافی سر بازار محبت
بنشستم و گردیده خریدار تو چشمم
تا آنکه بچیند گلی از گلشن رویت
باشد نگران بر سر بازار تو چشمم
ای یوسف زهرا به گدایت نظری کن
دارد طمع از چشمه ایثار تو چشمم
تا کی به تمنای تو ای مهدی موعود
گریان شود از طعنه اغیار تو چشمم
چشمم شده بیمار ، نما گوشه چشمی
درمان کند آن نرگس بیمار تو چشمم
.
.
تویی که در نفست می وزد شمیم بهار
بیا به کوچه ما ، عطر نرگسانه بیار
تو جاودانه تر از حس آفتاب و درخت
تو عاشقانه تر از شوق آب و شالیزار
برای از تو سرودن بهانه لازم نیست
حکایت نفس است و حلاوت تکرار
چه عطری از تو در آفاق من پراکنده ست
که شعر مست شده ، واژه را نمانده قرار
چقدر شعر من از واژه “تو” لبریز است
چقدر ذوق من از انتظار تو سرشار
چقدر بی تو نفس می‌کشم ؛ دریغ از من
چقدر خسته ام از این هوای تیره و تار
چه میشود که بیایی ؟ چقدر رویایی است
در این سیاه زمستان ، طلوع صبح بهار
.
.
بیا که با تو قامت عشق تا نمی شود
لب غنچه بی تو به خنده وا نمی شود
همه شب در هجر رخت مویه کنان
این بغض جز به دیدار تو وا نمی شود
همه دلهای شکسته را تو مرهمی
بیا که این درد بی تو دوا نمی شود
عالمی چشم براه منتقم عادلند
این محکمه بی تو بر پا نمی شود
ساغر هستی را تویی آخرین قدح
بی تو هیچ عیشی مهیا نمی شود
صفای دل با صفایان ز توست
دلی بی یاد تو مصفا نمی شود
بقای عالم ز عطر گل نرگس است
بی دیدن این رخ ، دیده بینا نمی شود
چشم ما لایق فیض شرفیابی نیست
ورنه حجت حق بدین آشکارا نمی شود
این جمله را بر عرش برین نگاشته اند
“هر یوسفی یوسف زهرا نمی شود”

تعداد صفحات : 10

درباره ما
Profile Pic
تنهابرای فرج امام زمان (عج) و دیگر هیچ.. باتشکر از حضورتان پذیرای نظرات خوب شماییم یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست. سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران می خواهم از جور زمانه بگویم ، می خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان. پس ذره ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته ام. آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان: مولای من می دانی چند سال است انتظار می کشم. از وقتی سخن گفته ام و معنای سخن خود را فهمیده ام انتظارت را می کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده. ... .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما وب سایت چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 95
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 64
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 76
  • بازدید ماه : 91
  • بازدید سال : 418
  • بازدید کلی : 5,984
  • کدهای اختصاصی

    اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

    سایت خدماتی بیست تولز

    کد دعای فرج آقا امام زمان ( عج )
  • ابزار جدول لیگ فوتبال

  • فال انبیاء

    
  • انجمن

  • استخاره آنلاین با قرآن کریم
    
    کد ذکر ایام هفته
    داستان روزانه
    داستان کوتاه روزانه

    سرکان در انتظار فرج(عج)

    وبلاگ-کد لوگو و بنر
    43623959974525752657.gif 48476894224911386688.gif